Tuesday 29 September 2009


گزارشي از راهپيمايي مردم در روز قدس

زنده باد مردم ايران

يك قدم تا انقلاب بزرگ و راستين مردمي

روز قدس، مردم به رغم ضرب و شتم ها، كشتن ها و تجاوزها، با انگيزه بيشتر به خيابان ها آمدند و حضور خود را يكبار ديگر اعلام كردند. هرچند غافلان و ناشنوايان همچنان در خواب خرگوشي خود به سر مي برند. روزي به هوش مي آيند كه خشم مردم ديگر فرصتي برايشان باقي نمي گذارد. سركوبگران نشان دادند كه تنها خشم مردم مي تواند آنها را محو كند.

امروز پيام مردم صريح بود. تا ساعت 3 جنگ خياباني ادامه داشت ( در زمان تهيه اين گزارش). از انقلاب تا كارگر و بلوار لاله مردم موج مي زدنند و شعار مي دادند. بسيجيان به طور پراكنده نيز شعار مي دادند و بالاخره براي متفرق كردن مردم به آنها حمله ور شدند و با سنگ و سيم مابلي مردم را به شدت ضرب و شتم كردند. با شعار مرگ بر منافق چنان به مردم حمله كردند كه بسياري زير دست و پا ماندند. چند دختر و بچه در فشار جمعيتي كه روبروي آنها ديوار اتوبوس قرار گرفته بود، زير دست و پا ماندند. برخي سر شكسته به خانه هاي اطراف منتقل شدند. لباس شخصي ها، مردم را عامدانه به سمت ديوار اتوبوس ها هل دادند تا آنها را گرفتار كنند. تنها راه باقي مانده فقط راه باريك بين اتوبوس ها و پياده رو بود. آن همه جمعيت مجبور بودند از اين راه باريك عبور كنند. سنگ هايي كه بسيج مي زد باعث شد، چند نفر به شدت سرهايشان شكافته شود. اين درحالي بود كه مردم نمي خواستند مقابله به مثل كنند.

از نكات قابل توجه مشاجره دو بسيجي با هم بود. يكي كه خود را بسيجي مي دانست و به ظاهر او مي خورد، در مقابل يك بسيجي ديگر كه مردم را منافق مي خواند، ايستاد و گفت كه من بسيجي هستم قبلا در سپاه بودم اما اين كارهاي شما اشتباه است. آن يكي هم گفت اگر تو بسيجي هستي و در سپاه بودي، پس يك منافق نفوذي بودي.

پس از نماز جمعه در خيابان مطهري تقاطع ولي عصر، نيز مردم تجمع زيادي كردند. نيروهاي انتظامي، سپاه و ضد شورش و لباس شخصي وارد شدند و مثل گذشته به شدت گاز اشك آور زدند و مردم را ضرب وشتم كردند. عده اي نيز زخمي و عده اي دستگير شدند. دختري را گرفتند و تا ماشين هاي خود كشاندند اما مردم دختر را از ماشين بيرون كشيدند. با اشاره لباس شخصي ها، ضد شورش سپاه واردعمل شد و مردم را محاصره كردند و تا توانستند مردم را زدند حتي تماشاگران كنار خيابان را. در اين ضرب وشتم مردم سعي كردند زخمي ها را به كناري بكشند اما لباس شخصي ها و ضد شورش سپاه امان ندادند حتي به آنها رحم نكردند. دو فرد تنومند كه در ميان مردم بودند و از دور صحنه زد و خورد را نگاه مي كردند، با موبايل در حال گزارش بودند، در حالي كه موبايل ها قطع بود. به نظر به فرماندهان خود گزارش مي دادند. پس از سركوب مردم و متفرق كردن آنها، صحنه را ترك كردند.

امروز همچنين شعارهاي جديدي ساخته شد.

اي رهبر كودتا، اين آخرين پيام است، جنبش سبز ايران آماده قيام است

سرود مرگ برشاه پس از سي سال دوباره خوانده شد: محمود خائن ويرانه كردي، كشتي جوانان وطن،‌الله اكبر، كردي هزاران در كفن، الله اكبر، مرگ برتو(4)

روحاني واقعي،‌منتظري - صانعي

روحاني واقعي، خاتمي - كروبي

ببين بارون مي آد، اشك خدا داره مياد( اين شعر زماني گفته شد كه هوا باراني شد، قبل از زدن گاز اشك آور. درست هنگام باران گاز زدند. اين گاز درمقابل آب اسيدي عمل مي كند و باعث سوزش بيشتر مي شود. سپس وحشيانه به مردمي كه بين ديوار اتوبوس گير كرده بودند يورش بردند.)

استقلال، آزادي‌، جمهوري ايراني

مرگ بر ديكتاتور

اگه كروبي دستگير بشه، ايران قيامت مي شه

يا حسين، ميرحسين

استعفا، استعفا،‌استعفا بگو

راي منو پس بدين، بعدش برين پز بدين

ما اهل كوفه نيستيم، پول بگيريم بايستيم

خوني كه در رگ ماست، هديه به ملت ماست( در پاسخ به شعار لباس شخصي ها: خوني كه در رگ ماست، هديه به رهبر ماست)

مرگ بر منافق( در پاسخ به لباس شخصي ها: مرگ بر منافق)

مر گ بر روسيه

***

هنوز از كشته شده هاي احتمالي و تعداد دستگيري ها و زخمي ها خبري نيست.

No comments:

Post a Comment