Tuesday 11 August 2009

crime1

  1. انتشار خبر کشته شدن محسن روح الامینی که پدرش رییس انستیتو پاستور و از نزدیکان محسن رضایی است باعث شد لایه‌هایی از حاکمیت که پیش از این در مقابل جنبش سبز موضع گرفته بودند یا به هرحال همدلی با خواست مردم نداشتند و چشم خود را بر جنایات دهشتانک، آدمکشی و تجاوز نیروهای کودتاگر بسته بودند هم در اعتراض به این رفتار وحشی گرانه با مردم هم صدا شوند. نمونه‌اش علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس و پسر شهید مطهری که هرچند هنوز فاصله خود را با خواست حقیقی مردم حفظ کرده و حرف از تقصیر کاری میرحسین موسوی در دامن زدن اغتشاشات و دعوت مردم به خیابان ها می‌زند اما در نامه‌ای تند خطاب به حسین شریعتمداری سردبیر روزنامه کیهان و یکی از طراحان اصلی پروژه‌های جنایتکارانه موضوع کشته شدن محسن روح الامینی را بهانه قرارداده تا از وضعیت انتقاد کند.
  2. در این نامه مطهری از شریعتمداری پرسیده :« اگر جوانی را که برای تماشای تجمعی آمده یا در آن تجمع شرکت کرده و حد اکثر شعار داده، گرفتند و به بازداشتگاه کهریزک بردند و پس از دو هفته جنازه او را در حالی که آثار ضرب و شتم بر روی آن باقی است و فک او را شکسته اند تحویل خانواده اش دادند، خانواده ای که در این دو هفته از هر گونه اطلاع رسانی درباره فرزندش محروم بوده، مسئله مهمی نیست، بلکه حقش بوده چون اهل باطل بوده است!» در قسمت دیگری از نامه‌ی این نماینده مجلس آمده :« باید مأموران و فرماندهانی که مرتکب این فجایع شده اند با نام و نام خانوادگی و عکس در صدا و سیما و روزنامه ها معرفی شوند و مجازات آنها که از سوی دادگاه تعیین می شود زمانی که سران رژیم گذشته را محاکمه و مجازات می کردند ایشان(شهیدمطهری) به عنوان نزدیکترین یار امام خمینی (ره) و رئیس شورای انقلاب، با آقای خلخالی تماس گرفتند و او را مورد عتاب قرار دادند که چرا با بازداشت شدگان بدرفتاری شده است و ما حق هیچ گونه تعرضی به آنها را نداریم، مجازات آنها همان است که دادگاه تعیین می کند. اعلام گردد و ترتیبی اتخاذ شود که مردم مطمئن شوند که این مجازاتها انجام می‌شود نه مانند داستان قتل‌های زنجیرهای و قتل زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب که معلوم نشد کار قاتلان و خاطیان به کجا انجامید.»
  3. در خبرها آمده بود که محسن روح الامینی به بازجویان و شکنجه گران گفته بود که کیست و چدرش چه منصبی دارد. آنها هم با عصبانیت و توهین جواب داده بودند اگر جبرئیل هم آشنایت باشد دست از سرت بر نمی دارم. واضح است که می دانسته اند چه می کنند و کارشان چه عواقبی دارد. اما دستور و سیاست این بوده که با این جنایات فضای رعب و وجشت بر جامعه حاکم شود و مردم هراسان به خود بگویند وقتی حکومتی این بلا را برسر اقلیت خودی می آورد با ما چه خواهد کرد.
  4. علی مطهری تذکر به جایی می‌دهد. اگر محسن روح الامینی کشته نشده بود و صدای اصولگراها درنیامده بود نه رهبر مجبور می‌شد بازداشتگاه کهریزک را تعطیل کند و نه روند آدمکشی متوقف می شد. برای آنها چه فرقی می کرد که 200 نفر را بکشند یا هزار نفر را. وقتی صدای اعتراض مردم به جایی نمی رسد و حتی اجازه کفن و دفن به خانواده‌های قربانیان نمی‌دهند. محسن روح الامینی یکی دیگر از شهیدان جنبش است اما اگر فرزند یکی از مقامات نبود و خانواده اش به اندرونی قدرت راه نداشتند آیا می توانست بهانه نامه نوشتن نماینده مجلس به این و آن شود. این مصداق دیگری از تبعیضی است که با گوشت و پوست جمهوری اسلامی عجیبن شده. اگر دویست نفر از جوانان ملت قربانی وحشی گری کودتاگران شود از خانه ملت صدا درنمی آید تا این که تیغ جنایتکاران به گلوی یک خودی برسد. آن وقت است که می شود اعتراض کرد و از حق ملت دفاع کرد.

No comments:

Post a Comment