Monday 3 August 2009

Tazeha 2

هدف چيست؟(2)

حميد اشرف

بارها شنيده ايم كه يك بار انقلاب كرديم،‌ مگر چه شد؟ بد رفت و بدتر آمد. درايران، بورژوازي اين پرسش را در برابر خود قرار داده است كه هدف از اين كشمكش ها چيست؟ او همچنان نسبت به تغيير ريشه اي ترديدهاي بسيار دارد. عموما مي گويد كه هزينه دادن چه فايده اي دارد؟ آنها، كلا حكومت گران، جز سوءاستفاده از مردم كاري نمي كنند. به عبارتي، از نظر او، سياست پدر و مادر ندارد پس بهتر است كاري نكرد. بدين ترتيب، از اين توجيه حكمي جز به فكر خودت باش در نمي آيد، چه برسد براي تغيير از او دعوت به كمي ازخودگذشتگي و همدلي كنيد. چگونه مي توان بورژوازي را از اين ترديدها رها كرد؟ اولين گام تغير در بينش او نسبت به سياست رايج است. اينكه سياست تعريف ديگري غير از آنچه به طور ايدئولوژيك در ذهن اش رخنه كرده، مي تواند داشته باشد. يعني سياستي كه در اثر حضور خود او شكل مي گيرد، نه به خاطر فرمان راندنِ حكوت كنندگان. يعني سياست بايد جزئي از فعاليت خود شود نه امري بيرون از حيات. براي اين كار بايد هدفي براي خود ايجاد كند. بخشي از ترديد او با طرح اين هدف قابل حل است.

بنابراين، بايد او را در وضعي قرار داد كه از خود بيرون بيايد و در- خود نماند. وقتي بگوييد هدف اين است كه دولت كودتا بايد استعفا دهد، مي گويد فرض كه چنين اتفاقي بيافتد. مگر ميرحسين از خود "اينها" نيست؟ اوسي سال است كه در خدمت نظام بوده است وانگهي او در اطلاعيه هاي خود مدام از نظام مقدس و امام راحل حرف مي زند. گرچه اين توجيه درست است. از او بايد پرسيد كه آيا از وضع موجود راضي است يا خير؟ در صورت پاسخ مثبت، ادامه بحث معنا ندارد. اما نمي تواند پاسخ مثبت دهد چون او راضي نيست. بنايراين بايد او را متوجه كرد كه تغييرات از آسمان نمي يايند يا نمي توان ديگران هزينه بدهند و ما بهره ببريم زيرا در اين صورت اصلا تغيير رخ نمي دهد. او بايد بداند كه دولت كودتا هر روز كه بگذرد، مي خواهد وضعيت خود را تثبيت كند. كودتا بيشتر مي خواهد. بنابراين، وضعيت فرد به اين حداقل هاي موجود باقي نمي ماند و روز به روز همين حداقل ها را از دست خواهد داد. اين دليلي است كه او بايد كاري كند.

هدف ها مي توانند چندگانه باشند زيرا اگر هركدام شدني نبود بايد به ديگري متوسل شد. اينكه بورژوازي مرتب نق بزند كه اينها بايد بروند يا اگر اينها هم بروند بدتر از اينها سركار مي آيند، علامتِ سرخوردگي است كه باب طبع كودتاست. هدف مي تواند خواستِ آزادي دستگيرشدگان باشد، هدف مي تواند اعلام آمران و عاملان كشتار باشد، هدف مي تواند..... هدف مي تواند استعفاي دولت كودتا باشد. اينها اهدافي هستند كه هم شدني هستند و هم قابل پيگير. اما اگر بگوييد هدف تغيير اساسيِ رژيم است، بورژوازي با اين كه چنين خواست دروني داشته باشد اما در تصورش دست يافتني نيست. سالگرد 18 تير نشان داد به رغم تهديدها و سركوب ها، بخشي اراده اين را دارند كه هدفي از اهداف گفته شده را پيگيري كنند. همين عده مي توانند اعتماد كثيري از مردم را براي تغيير جلب كنند و او را از رخوت و سرخوردگيِ سياست پدر و مادر ندارد يا كار خودشان است، آزاد كنند. تشريح مرتب و سخنِ دائم از نوع حكومتي كه شايسته مردم ايران است، يكي از روش هايي است كه مي تواند مانع پيشروي سرخوردگي از تغيير شود. بالاخره روزي پي خواهيم برد كه قابل سركوب شدن نيستيم و آنها نمي توانند ما را سركوب كنند.

No comments:

Post a Comment